یه روز
مخاطب خاصم ازم پرسید : چقد دوسم داری؟
منم گفتم :
حالا کی گفته من دوست دارم اصن !؟
هیچی دیگه  رف مخاطب عام شد کصافط
جنبه شوخی ام نداشت !

یه دوست دختر نداریم....نداریم که نداریم
بجاش کلی سیروپیاز میخوریم!

میگن سوالای تستی تو بهشت ، همشون گزینه ی ” نمیدانم ” هم دارن .

پسر نوح با بدان بنشست ، بلند شد .
دوباره بنشست بلند شد . هی بنشست بلند شد .
هیچی دیگه سری آخر عضله چهار سر رونش گرفت مجبور شد تا تهش بشینه

تو میوه فروشی دیدم نوشته شلیل مجلسی
.
.
.
مگه شلیل اسپورت هم داریم ؟

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﮔﺎﻭ ﭘﺎﺵ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺑﻠﻨﺪ ، ﺷﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮏ ﻣﯿﺎﺭﻩ !
ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮏ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﮔﻪ ﺗﺎ ۳ ﺭﻭﺯ ﮔﺎﻭ ﻧﺘﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﯿﺪ !
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺍﯾﻨﻮ ﻣﯿﺸﻨﻮﻩ ﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﭘﯿﺶ ﮔﺎﻭ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ !
ﮔﺎﻭ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ . . .
ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ ﺑﺎﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺪﻭ ﺑﺪﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﭘﯿﺶ ﮔﺎﻭ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﺭﻭ ﭘﺎﺕ ﺑﺎﯾﺴﺖ !
ﺑﺎﺯ ﮔﺎﻭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ !
ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻣﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﭘﺎﺷﯽ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺭﻭ ﭘﺎﺕ ﻭﺍﯾﺴﯽ ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮏ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﯽ
ﮔﺎﻭ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﻭﺭ ﭘﺎ ﻣﯿﺸﻪ ، ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺭ ﻃﻮﯾﻠﻪ ﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ !
ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ، ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﯿﺪ
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﯽ : ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻧﺨﻮﺩ ﻫﺮ ﺁﺷﯽ ﻧﮑﻦ

دختر است دیگر …
بعله از اتاق فرمان اشاره میکنن که پسر است ، فقط شبیه دختراست 

یه بار اومدم کارمو بندازم فردا
بلند انداختم افتاد پس فردا 

فلشم رو تو ماشین جا گذاشتم بابامم با ماشین بیرون بوده !
یهو زنگ خونمون خورد گفتم کیه؟
بابام گفت : منم ام جی، باز کن زاخار

بچه که بودم زنگ زدم 118 فوت کردم بعد خانومه گفت تلفن شما کنترل میشه بیب بیب بیب و بعد قطع کرد ...
من داشتم از سکته میمردم ، سریع قطع کردم ، سیم تلفنم کشیدم ، رفتم بیرون و در خونه رو هم قفل کردم !
کم مونده بود از کشور خارج شم !